پرخاشگری از مسائلی است که در جوامع بشری بسیار شایع و حائز اهمیت است، تبدیل به مشکلی عمده شده که انسان ها از گذشته تا کنون در صدد درمان، پیشگیری و همینطور پیدا کردن علل آن هستند. در این مقاله درمورد پرخاشگری، علت های پرخاشگری، پیامد های منفی پرخاشگری و راه های موثر در درمان و کنترل پرخاشگری صحبت می کنیم.
فهرست مطالب
- تعریف پرخاشگری چیست؟
- علت پرخاشگری چیست؟
- انواع پرخاشگری چیست؟
- پرخاشگری و خشونت چه تفاوتی دارند؟
- پرخاشگری ناشی از مشکلات جسمانی چیست؟
- دلایل پرخاشگری در کودکان چیست؟
- علل پرخاشگری در نوجوانان چیست؟
- درمان پرخاشگری چگونه است؟
- سخن پایانی و سوالات متداول
تعریف پرخاشگری چیست؟
پرخاشگری میتواند باعث آسیب رساندن به دیگران از نظر عاطفی و جسمی بشود. با پرخاش کردن، اطرافیان با حرفها یا حرکات بدون کنترل فرد دچار آسیب روحی و جسمی میشوند. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله استرس چیست را بخوانید. پرخاشگری، مرزهای اجتماعی را نقض میکند و زیر پا میگذارد.
این مشکل باعث ایجاد خِلل در روابط میشود. البته گاهی همهی افراد، رفتارهای پرخاشگرانهای از خود نشان میدهند که طبیعی است، اما زمانی که بهصورت مکرر رخ بدهد، مراجعه به پزشک لازم میشود.
علت پرخاشگری چیست؟
وقتی در شرایط مجبور به پرخاشگری قرار میگیرید احساس آزردگی و بیقراری به شما دست میدهد و فشاری را روی خود احساس میکنید. کنترل رفتار در چنین موقعیتهایی دشوار میشود و امکان دارد که ندانید چه رفتار اجتماعی در آن موقعیت مناسب است. گاهی ممکن است شخصی با هدف انتقام گرفتن یا آزار و تحریک فرد دیگر دست به رفتارهای پرخاشگرانه بزند. پرخاشگری نسبت به خود شخص نیز وجود دارد. فرد باید تلاش کند تا علت و ریشه رفتارهای اینچنینی را در خود کشف کند.
دلایل بسیاری میتواند موجبات پرخاشگری شما را فراهم کند:
- وضعیت سلامت جسمی؛
- وضعیت سلامت روحی؛
- ساختار خانواده؛
- روابط با دیگران؛
- محیط کار یا تحصیل؛
- عوامل اجتماعی یا اقتصادی-اجتماعی؛
- رفتارها و ویژگیهای فردی؛
- تجربههای زندگی.
بهعنوان شخصی بزرگسال ممکن است نسبت به تجربههای منفی زندگی خود رفتارهایی توأم با پرخاش از خود بروز بدهید. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله خشم و عصبانیت چیست را بخوانید. مثلا ممکن است هنگام ترس و ناامیدی، پرخاشگر بشوید. افسردگی، اضطراب، اختلال استرسی پس از آسیب روانی یا PTSD و سایر وضعیتها و مشکلات روانی هم میتوانند شما را به سمت خشم سوق بدهند.
انواع پرخاشگری چیست؟
پرخاشگری به صورتهای تهاجمی، بیان کننده، آشکار، منفعل و منفعل تهاجمی بروز میکند.
پرخاشگری و خشونت چه تفاوتی دارند؟
اصطلاحاتی است که عموماً به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند؛ ولی پرخاشگری و خشونت دو مقوله جدا از هم است.
خشونت را میتوان به عنوان استفاده از نیروی بدنی با هدف آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب اموال تعریف کرد در حالی که خشم به طور کل به عنوان احساسات یا رفتار عصبی یا خشن تعریف میشود، اما شخص پرخاشگر لزوماً رفتار خشنی ندارد. مسائل مربوط به پرخاشگری، خشونت و یا اثرات ناشی از آنها میتواند در درمان این اختلال با کمک یک روانپزشک یا روانشناس مورد توجه قرار گیرد.
شخصی که مرتکب یک اقدام خشونتآمیز میشود ممکن است با خشم رفتار کند، اما فرد با ماهیت تهاجمی لزوماً درگیر اقدامات خشونتآمیز نمیشود. با اینکه پرخاشگری میتواند منجر به درگیری فیزیکی یا کلامی شود، اما گاهی اوقات حمله ممکن است دفاعی باشد و نیت آسیب زدن در این عمل وجود نداشته باشد.
خشونت:
خشونت که اغلب به عنوان بیان فیزیکی خشم در نظر گرفته میشود، ممکن است به لحاظ ماهیت غارتگرانه، واکنشی یا دفاعی باشد و میتواند از عوامل موقعیتی یا محیطی ناشی شود و ممکن است در نتیجه وضعیت روحی یا اعتقادات شخصی یا فرهنگی باشد.
میتواند در هر دو سطح اجتماعی و فردی با تأثیرات منفی همراه باشد. اعمال خشونت ممکن است شخص خاص یا گروهی از مردم را هدف قرار دهد یا در پی استفاده از الکل یا مصرف مواد مخدر روی دهد.
شناسایی همه عواملی که میتواند توسعه گرایشهای تهاجمی یا رفتار خشونتآمیز را ایجاد کند، دشوار است، اما وضعیت اجتماعی، مسائل شخصی و فشار عصبی همه این عوامل را در برمیگیرند.
عاملان خشونت ممکن است مکرراً شغل، ارتباطات و اعضای خانواده را از دست دهند؛ این افراد مرتباً مرتکب خشونت میشوند و ممکن است چندین سال یا حتی دهها سال از عمر خود را در زندان بگذرانند.
پرخاشگری ناشی از مشکلات جسمانی چیست؟
بسیاری از مشکلات جسمانی باعث میشوند تا فرد مبتلا، رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز بدهد. مثلا:
- اختلالاتی که در طیف اوتیسم قرار دارند؛
- اختلال کم توجهی-بیش فعالی (ADHD)؛
- اختلال دوقطبی؛
- اسکیزوفرنی؛
- اختلال رفتاری؛
- اختلال انفجاری متناوب؛
- اختلال استرسی پس از آسیب روانی.
آسیبهایی که به مغز وارد میشود نیز میتواند باعث پرخاش و رفتارهای نامعقول در زندگی فرد شود. آسیبهای مغزی میتواند ناشی از موارد زیر باشد:
- سکته مغزی؛
- صدمه دیدن سر؛
- برخی از انواع خاص عفونت؛
- برخی از انواع خاص بیماریها.
مشکلات جسمانی باعث بروز خشم به شیوههای مختلفی میشود. مثلا اگر به اوتیسم یا اختلال دوقطبی مبتلا باشید، درصورتیکه دچار احساس ترس یا ناامیدی شوید یا نتوانید از احساساتتان صحبت کنید، پرخاشگر میشوید. اختلالات رفتاری هم باعث میشوند تا عامدانه بهدنبال خشم باشید.
دلایل پرخاشگری در کودکان چیست؟
پرخاشگری در کودکان ریشه در دلایل متعددی دارد. مثل:
- مهارتهای ارتباطی ضعیف؛
- مشکلات جسمانی تشخیص داده نشده؛
- استرس یا ناامیدی.
احتمال دارد که فرزندان شما، رفتارهای توأم با پرخاش و خشونتی را که در محیط اطراف خود میبینند، الگوبرداری کرده و اجرا کنند. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله راهکار تربیت یک کودک شجاع را بخوانید. دلیل دیگر پرخاش کودکان هم میتواند تلاشی در جهت جلب توجه دوستان، خانواده یا معلمان باشد. اگر حواستان نباشد، بهعنوان بزرگتر با نادیده گرفتن یا پاداش دادن به کودک میتوانید موجب تشویق او به رفتارهای پرخاشگرانه بشوید. منظور این است که وقتی دقیقا شیوهی برخورد با کودک در این موقعیتها را ندانید، امکان دارد که ناخواسته او را در مسیر خشم هدایت کنید.
گاهی پرخاش کودک ناشی از ناامیدی و تردید است و در صورتی رخ میدهد که کودک مبتلا به مشکلات روانی نظیر اسکیزوفرنی یا پارانویا باشد. کودکانی که به نقصهای رفتاری دچار هستند یا در طیف اختلال اوتیسم جای میگیرند نیز گاهی عصبانی میشوند. اگر کودک دچار اختلال دوقطبی باشد، ممکن است در مرحلهی جنون (مانیاک) به پرخاشگری روی بیاورد. کودکان افسرده نیز در صورت تحریک اعصاب و احساساتشان پرخاشگر میشوند.
علل پرخاشگری در نوجوانان چیست؟
پرخاشگری در نوجوانان بسیار رایج است. مثلا بسیاری از نوجوانان بهشکلی گستاخانه با دیگران بحث میکنند. درهرحال اگر نوجوانی دچار حالات زیر باشد، پرخاشگر تلقی میشود:
- در هنگام بحث فریاد بکشد؛
- دعوا و جنجال راه بیندازد؛
- نسبت به دیگران قلدری کند.
رفتارهای تهاجمی نوجوانان در برخی از مواقع نیز ناشی از موارد زیر است:
- استرس؛
- فشار همسالان؛
- مصرف مواد مخدر؛
- روابط ناسالم با اعضای خانواده و دیگران.
بلوغ نیز برای بسیاری از نوجوانان همراه با استرسهای مخصوص به خود است. اگر ندانید که چطور باید با تغییرات بلوغ در نوجوان کنار بیایید، احتمال اینکه او پرخاشگر بشود، بسیار زیاد خواهد بود. درصورتیکه نوجوان دچار وضعیت و مشکلی روانی باشد، در بلوغ پرخاشگر میشود.
درمان پرخاشگری چگونه است؟
برای کنترل خشم باید ریشه و علت آن را کشف کرد. حرف زدن با شخصی دیگر دربارهی احساساتی که منجر به پرخاش میشود، برای درمان این حالت مفید خواهد بود. گاهیاوقات هم با تغییر حرفه یا سبک زندگی میتوان از احساسات منفی پرخاشگری دور شد. استراتژیهایی برای درمان حالات منفی این مشکل وجود دارد. برای نمونه، میتوان شیوهی برقراری ارتباطات صادقانه و صریح را یاد گرفت تا از پرخاش و تهاجم در برقراری ارتباط دور شوید.
پزشکان معمولا برای رفع پرخاش و تهاجم در افراد، جلسات روان درمانی را توصیه میکنند. مثلا رفتار درمانی شناختی (CBT) به شما در کنترل رفتارهایتان کمک میکنند. به یاری این روش، نوعی مکانیزم برای کنار آمدن با شرایط مختلف آموزش داده میشود. درواقع، عواقب کارهای هر فرد به او گوشزد خواهد شد. گفتوگو درمانی هم روش دیگری است که به درک ریشه خشم میانجامد و به رفع احساسات منفی نیز کمک شایانی میکند.
در برخی از موارد هم پزشک برای رفع مشکل، دارو تجویز میکند. مثلا داروهای (AEDs) نظیر فنیتوئین، کاربامازپین و… . اگر فردی دچار آلزایمر، اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی باشد هم از داروهای تثبیتکننده خلق استفاده خواهد شد. تجویز مکملهای اسیدهای چرب امگا ۳ نیز رایج است. بنا به علت و ریشهی پرخاشگری، درمانهای متنوعی وجود دارد که باید دربارهی آنها با پزشک صحبت کرد.
سخن پایانی
شما در این مقاله با پرخاشگری آشنا شدید.همچنین از دلایل و درمان آن آگاه شدید.اگر سوال یا نظری دارید آن را در کامنت مطرح کنید تا در اسرع وقت توسط ما جواب داده شود.
سوالات متداول
اگر کنترل خشم از حد خود خارج شود، آن وقت خشم به یک احساس ناخوشایند تبدیل میشود. خشم مزمن یا انفجاری عواقب جدی برای روابط، سلامتی و وضعیت روانی دارد. کنترل خشم سادهتر از آن چیزی است که شما بدان فکر میکنید. نگاهی به دلایل اصلی بروز خشم ممکن است بر رفتار فرد تأثیرگذار باشد که با ابزار مدیریت خشم، میتوان آن را کنترل کرد.
اداره و کنترل خشم لزوماً به معنی ابراز کمتر خشم نیست، بلکه به معنی فراگیری شیوهای از ابراز خشم است که برای انسان و افرادی که پیرامون ما وی هستند، مفید باشد. ممکن است تصور ابراز خشم به شیوهای سازنده، تازه و غریب به نظر برسد، ولی باید گفت که چنین امری ممکن است. برخی افراد وقتی درباره خشم خود مینویسند یا آن را نقاشی میکنند با دوستان و یا اعضای خانواده صحبت میکنند، قدم میزنند، ورزش میکنند و سایر فعالیتها را انجام میدهند، به آرامش دست پیدا میکنند.