دنیای امروز دنیای رقابت و تلاش و ریسک است. اگر کسی در چنین آشفته بازاری به موفقیت میرسد مطمئن باشید که عوامل رسیدن به آن را یافته و در خود تقویت کرده است. یکی از مهمترین پارامترها شجاع بودن است. اما این خصلت باید از کودکی در ما شکل بگیرد و به تدریج پرورش یابد. آیا شما راهکارهای آموزش شجاعت به کودکانتان را میشناسید؟ در این مقاله با ما همراه باشید تا با گامهایی در راستای افزایش حس شجاعت آشنا شوید.
بیشتر بخوانید، بیشتر بدانید: علل و نشانههای اختلال شخصیت مرزی
کودکتان را به شجاع بودن تشویق کنید
از تشویق و ترغیب غفلت نکنید. به کودک بگویید که میتواند شجاع باشد، چرا که او چیزی از شخصیتهای شجاعی که میشناسد کم ندارد. برای او از شخصیتهای شجاع مورد علاقهاش مانند شخصیتهای کتاب ها، کارتون ها و فیلم ها به عنوان نمونههای شجاعت مثال بزنید (البته شخصیت هایی که با فرهنگ و سبک زندگی ما سازگار باشند)، این به معنای مقایسه کردن نیست.
شما فقط به کودک میگویید که قهرمانها شجاعند چون با ترس هایشان روبرو میشوند و او هم میتواند یک قهرمان باشد. البته نباید طوری رفتار کنید که کودک احساس کند میخواهید او را تحت فشار بگذارید. اگر این کار با ظرافت انجام شود، کودک از آن استقبال میکند. همچنین در طی مدتی که کودک با ترس خود روبرو میشود عباراتی مانند “تو خیلی شجاعی”، “میدونستم که از پَسِش برمی آی”، “من به این همه شجاعت از جانب تو افتخار میکنم” را به او بگویید. میتوانید از سایر پاداش ها نیز استفاده کنید.
هرگز کودک را کجبور به شجاع بودن نکنید!
ترس کودک از نگاه شما افراطی یا غیر منطقی است اما از دید خود او کاملاً به جا و درست است.
بنابراین مجبور کردن او به انجام کاری که از آن می ترسد مثلاً قرار دادن او در یک اتاق تاریک، می تواند موجب وارد شدن صدمات روانی بیشتر به او بشود.
شاید این مطلب هم برایتان جالب باشد: درباره اختلال وسواس فکری چه میدانید؟
یک کودک شجاع اجازهی ریسک دارد
به فرزندتان بیاموزید حتی اگر نتیجه نهایی آنچه انتظارش را داشته، نباشد، اینکه راه مورد علاقه خود را انتخاب و برای انجام آن تلاش کند، ارزشمند است و بخش زیادی از کار را پیموده است اما این تفکر مخصوص افرادی است که اعتمادبهنفس دارند و از به نتیجه نرسیدن نمیترسند. فرزندتان را ترغیب کنید در فعالیتهای گروهی در مدرسه مانند عضویت در تیمهای ورزشی، گروههای موسیقی یا حتی گروههای علمی شرکت کند. با این کار او فرصت نشان دادن تواناییهایش را به دست میآورد و حتی ممکن است در این گروهها به عنوان سرگروه نقشهایی را برعهده بگیرد که در تقویت اعتمادبهنفس او نقش زیادی خواهد داشت.
کودکتان را بخاطر شجاع نبودن در یک موقعیت، تحقیر نکنید!
فرق ترس های بزرگترها با کودکان در اندازه ترس ها است واگرنه همه انسان ها چه بزرگ و چه کوچک ترس هایی را تجربه می کنند. پس به جای سرزنش کردن و تحقیر کردن او با او همدلی کنید و برای مثال به او بگویید که شما هم در کودکی تان از چیزهایی می ترسیدید اما کم کم یاد گرفتید چگونه دیگر از آنها نترسید.
برای مطالعه بیشتر: از افسردگی پس از زایمان نترسید!
شنوندهی خوبی برای فرزندتان باشید
اگر کودکتان نیاز به حرف زدن دارد، بایستید و به چیزی که برای گفتن دارد خوب گوش دهید. او نیاز دارد احساس کند که افکارش، احساساتش، خواستهها و نظراتش مهم هستند. به او کمک کنید با نام گذاشتن روی احساساتش با آنها راحت کنار بیاید.
بگویید «میفهمم که ناراحتی چون نمیتوانی به آن مهمانی بروی.»با پذیرفتن احساساتش بدون قضاوت درباره آنها، به احساسات او اعتبار میبخشید و نشان میدهید که برای چیزی که میخواهد بگوید ارزش قایلید. اگر عواطف خودتان را با او سهیم کنید مثلا اگر بگویید:«من نگران مامان بزرگم. خیلی مریضه»، او هم در بیان احساسات خودش اعتماد به نفس پیدا میکند.
بخش مهمی از شکلگیری اعتمادبهنفس کودک به انتخابهای مستقل او بستگی دارد. حتی اگر انتخابهای درست و بجایی نباشد. مطمئن باشید پس از چند بار، انتخابهای درستی خواهد داشت چون به خودش اعتماد دارد.
با کودک خود دربارهی ترسهایش صحبت کنید
اغلب والدین در صحبتهایی که با یکدیگر دارند، تصور میکنند یکی از راههای تربیت فرزند شجاع و مقابله با ترسها در کودکشان این است که کودک را مجبور کنند از ترسهایش صحبت کند. اغلب فشار آوردن به کودک برای حرف زدن از ترسهایش باعث میشود که احساس ناخوشایندی داشته باشد. اجبار کودک به صحبت از ترسهایش نه تنها راهی بد برای تربیت فرزند شجاع و تقویت حس شجاعت در او است، بلکه باعث میشود که کودک را در شرایطی قرار دهید که برای آن آماده نیست.
اگر زمانی کودک حاضر به صحبت از ترسهایش شد هرگز با گفتن جملاتی مانند «همین؟ این که ترس نداشت»، « این که اصلا موضوع مهمی نیست» یا «بزرگ شو! این چیزی نیست که باعث شود بترسی» سعی در کوچک جلوه دادن ترسهای او نکنید. زیرا با این کار باعث میشوید که کودک احساس کند با او همدل نیستید و درکش نمیکنید. همین امر باعث ایجاد حس تلخ ضعف و بیکفایتی در او میشود. به خصوص زمانی که کودک شما از تاریکی میترسد. از آنجایی که کودکان قدرت تخیل بالایی دارند، احتمالا تصوراتی دارند که شما از آنها بیخبرید، پس بهتر است که هرگز سعی در کوچک و بیاهمیت جلوه دادن ترسهایش نداشته باشید.
این محتوای مفید را هم دنبال کنید: حافظه دیداری و تکنیکهایی برای تقویت آن
کافیست یک الگوی خودتان شجاع باشید!
شما مهمترین الگوی کودکتان هستید، پس اگر از چیزی می ترسید هر چه زودتر بر آن غلبه کنید.
برای شجاع بودن کودک باید ترسهایش را به عمل درآورد
به فرزندتان یاد بدهید که حتی پس از پذیرفتن چیزهایی كه از رویارویی با آنها میترسد، ممكن است بازهم حس ناتوانی به سراغش بیاید.اما شهامت واقعی مهارتی ذهنی است نه احساسی. به عبارتی لازم است با مشاهده و تفكر، بر تكانههای احساسی خود غلبه کند. البته گفتنش آسان است.
سخن پایانی
در این محتوا درباره راهکارهایی برای آموزش شجاعت به فرزاندمان خاوندیم. به فرزندتان بگویید که تصمیم گیری درمورد درست یا غلط بودن کاری، اولین و مهم ترین مرحله است. نه گفتن همیشه آسان نیست به همین دلیل شجاعت به میان میاید. تمام شرایط را در نظر بگیرید و اگر مبتنی بر دردسر نمی شود آن را با شجاعت تمام به اتمام برسانید. امید است این مطلب برایتان مفید بوده باشد. شما هم نظرات و تجربیات خود را در کامنت با ما به اشتراک بگذارید.